خلاصهاش این میشود:
کبوتر، گل،
ماه بر مردمکان.
لطیفترش این میشود:
بال با گل سرخ،
چشمان ستارگان.
نازکترین و سادهترین
آنکه نگاهش میکنی و میلرزد
آنکه لمسش میکنی و نجات مییابد،
همانطور که فرشتگان،
همانطور که تابستان
نجات میدهد جانهای ناپاک را.
آنچه به ما شادمانی میدهد و برابری
و زندگیمان را میسازد
همان طعم را دارد
از آسمان و از کوهستان.
آنها را اگر ببوسی، تطهیر میکنند.
آنها را، ای یار،
دستان تو را.
دستان تو
اثری از : اوئرتا محسن عمادی