اینجا هنوز جایی می بینم
یک جای خالی
اینجا در سایه
این سایه
برای فروش نیست
شاید دریا هم
سایه بیندازد
و زمان نیز
جنگ سایه ها
فقط بازی است
هیچ سایه ای
سر نور سایه دیگری نمی ایستد
کشتن آنکه در سایه می زید
دشوار است
چند وقتی
از سایه ام بیرون می زنم
فقط چند وقتی
آنکه می خواهد نور را ببیند
آنگونه که هست
باید به سایه ها باز گردد
سایه هایی
روشن تر از این آفتاب
سایه های خنک آزادی
پیچیده در سایه
سایه ام محو می شود
در سایه
همیشه جا هست