قتل عام
بخاطر یک مشت برنج،
میشنوم، برای هر کس در هر روز
مشتی برنج: باران توپ
بر کلبهها، دور و گنگ
آن را میشنوم، هنگام شام شب.
بر آجرهای صیقلی
دانههای برنج میرقصند، میشنوم
یک مشت، برای شام شب،
بر بام خانهام:
نخستین باران بهاری، آن را خوب میشنوم.