جر و بحث میکنیم
دربارهی نواختن ویولن.
تو مینوازی و من حرف میزنم.
صدای ویولن را نمیشنوم
وقتی قطاری از میان ما میگذرد
ولی میدانم
تو از وقت استفاده میکنی
تا چمن پیرامونت را از ریشه درآوری.
یادداشت بر میدارم
دربارهی زنگهای بخار
که از کوپهی دخانیاتِ قطار
منتشر میشوند.
چه کارهای متفاوتی میکنیم
چه سخت از باران پناه گرفتهایم.
(به یک افرای بیمار تکیه میکنم.)
ویولن
اثری از : محسن عمادی یوهانی اهونیاروی