حکایت ابدیت

حکایت ابدیت


حکایت من، حکایت ابدیت است.
اما تو،
‌تو دوستم نداری
عاشق ژاکت تازه‌‌ی سبزت هستی
با او می‌خوابی.
جوجه خروسمان با کلاه دندانه‌دارش در راهرو می‌خوابد.
تو را می‌بینم که می‌روی، پشت‌ات دور می‌‌شود
بعد خودت و آخر کت‌ات کاملن ناپدید می‌شوید.
کارِ همیشگی من است!
یک جور مهارت،
استعدادی که دارم:
اکتسابی نیست
نمی‌شود واردش شد و اگر هستی، راه خروجی نیست.
ولی همیشه برمی‌گردی.
و من تماشایت می‌کنم و می‌چرخم
یک شاه‌ماهی که دمش به چکش ورزشکاری می‌ماند
گذار پرتابش کند در مسیرش،
بی‌برو برگرد همیشه پایین می‌آید
کنار گربه‌ی سفید نر
که سرش گیج می‌خورد
چشم‌هایش درد می‌کنند و از هم فاصله می‌گیرند.
همان‌که شاید
چند پرسش از ابدیت
روحش را آزرده است.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.