روزی روزگاری لکلکی بود
از بخت بد روزگار
یک پا داشت.
سرش را تکان میداد و
گاه به گاه میگفت:
آه، چه رنجی،
اگر لکلک بودم!
روزی روزگاری
اثری از : محسن عمادی کیرسی کونناس
اثری از : محسن عمادی کیرسی کونناس
روزی روزگاری لکلکی بود
از بخت بد روزگار
یک پا داشت.
سرش را تکان میداد و
گاه به گاه میگفت:
آه، چه رنجی،
اگر لکلک بودم!