لیلی را دوست میدارم
زیباترین زنان قبیله را!
دهان که میگشاید
کلماتش سرخوشند
بسان البسهی الوان یمن.
هربار به لبخندش
مرواریدهای عدن کورم میکنند
ابروهایش کمان آرزوی من است
و چشمهایش مملو سکهها.
گنج پنهان رویاهای من!
از مجنون که چگونه عشق خویش را جار میزند
اثری از : دیوان سنگ آتش محسن عمادی کلارا خانس