اینجا و آنجا پرسه میزند.
نعلهایش را از کف میدهد.
بر نمیگردد
به دنبال آنچه از دست رفتهاست.
به قدر کافی دارد.
بیشتر اصرار نکن، ابله!
تلهی آهنین نگذار
تا روباهی شکار کنی.
خودت به دام میافتی.
اگر با آن وزنهها بر پاهایت برقصی
مضحک خواهی بود.
هیچ کسی باور نمیکند
که میتواند درد داشته باشد.
همانطور که دردآور است
برای خفاش
بر در انبار غله
هنگام تابستان…