نیاز دارم به شنیدن صدای تو

نیاز دارم به شنیدن صدای تو


نیاز دارم به شنیدن صدای تو،

اشتیاق به بودن در کنار تو،

و درد سودا زده ای

از سر نبودن نشانه های باز آمدن تو.

شکیبایی، شکنجه من است،

نیازی مبرم دارم به تو، ای پرنده عشق،

به مهر تابناکت بر روز یخزده ام،

به دست یاری دهنده ات بر زخم هایم

که راویشان هستم.

آه، نیاز، درد، اشتیاق!

بوسه های پر دوامت، مایه حیات من،

ناکامم بگذار تا بمیرم با بهار.

از وقتی که رفته ای، گل من، دوست دارم که باز آیی،

تا آرام کنی معبد اندیشه را

که با نور ازلیش نابود می کند مرا.

درباره‌ی کامیار محسنین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.