جوآئو کابرال د ملو نتو (ژانویهی ۱۹۲۰ تا اکتبر ۱۹۹۹) از سرشناسترین شاعران برزیل است. در خانوادهای از ملاکین سرشناس، در شهر رسیفه به دنیا آمد و از بیست و پنج سالگی در هیات یک دیپلمات و شاعر زندگی کرد.
منتقدان او را از آخرین چهرههای بزرگ عصر طلایی شعر برزیل و رهبر نسل ۴۵، همان نسل پس از جنگ شعر برزیل میدانند. معروف است که در تبیین نظریهی شعری خویش گفتهاست که من هرگز تلاش نمیکنم تا یک گل را معطر کنم، برای همین شعرش از احساساتیگری تهیاست و در عوض سرشار است از تصاویر و افعال یا توصیف فیزیکی اشیا و احساسات: تصویر مهندسی که خانهای بنا میکند.
«زندگی و مرگ سورینو» با ترجمهی الیزابت بیشاپ، اقبال جهان انگلیسیزبان را برای شعرش به ارمغان آورد، این شعر روایی را مترجمان بسیار ترجمه کردهاند، هم به زبان انگلیسی از آن چند ترجمهی متفاوت در دست است و هم در زبان اسپانیولی و البته به زبانهای دیگر. این کتاب، اولین ترجمهی این شعر بلند است به فارسی به همراه شاهکار دیگر ملو نتو، «تنها تیغهی یک چاقو».
ترجمهی این متن به یاری سه ترجمهی متفاوت انگلیسی متن صورت گرفتهاست. هدف اما این بودهاست که با عنایت به اختلافات مترجمان انگلیسی، متن خوانا و روشنی در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار بگیرد.
* این کتاب به تمامی زندانیان گمنام ایران تقدیم میشود.
* نشسته در رسیفهی زندگی خویش، این متن را که تقریر میکردم، خبر فوت عزیزی را شنیدم از روستایمان. بچه که بودم، خانهاش پناه امن ما بود. یک پسرش را در جنگ از دست دادهبود. عمه فاطمهی ما، شیرزنی بود برای خودش. خبر را که شنیدم نشستم و این شعر را بلند بلند برای خودم خواندم، تصویر او و برادرش محمود، مدام در تقلای سورینو ظاهر میشد و محو میشد. صداهایشان در هم میآمیخت. یاد آنها و همهآنان که به عرق جبینشان نان خوردند و شرافت خود را به ننگ قدرتمداران نیالودند، گرامی باد.