در دنج تاریک جهان زندگی می کنم
در دل ظلمات،
بی نشانهای از حیات.
مشتاق زندگی در خیابانها قدم میروم
متکی به رویاهایی بیشکل
به راه خویش.
بر بردگی سکندری میخورم
در دنج تاریک
در عوالم نکبت
آنجا که ارادهی آدمی آب میرود
و سر از کثرت اتفاق
به دوار میافتد.
قدم میزنم چون کشتی بیلنگر
درازدحام خیابانهای ناشناس
که روشنی را
هرگز به خویش ندیدهاند
آغشتهی وحشت و راز
بازو به بازوی اشباح،
من
چنان شب
که تاریک است.
تاریک،مثل شب
اثری از : آگوستینهو نتو محسن عمادی