– بعنوان اولین سوال، چرا این سایت را هدیهی سالروز تولد شاملو انتخاب کردید و موجودیت مستقل آن را برای خود حفظ نکردید؟ منظورم این است که چرا عمدن این سایت را به سایت شاملو وابسته کردهاید؟
ما شناخت خود و درک خود را از شعر امروز جهان مدیون احمد شاملو هستیم. همهی دوستان ما در سایت یا خود از دوستان و آشنایان شاملو بودند یا برای نقش شاملو در ادبیات مدرن ما اهمیت خاصی قائلند و این مهم وادارمان میکند تا همه جا از دین خود به شاملو سخن بگوییم. عمدهی گروه فنی و اعضای این سایت همان دوستانی هستند که در راهاندازی و ادارهی سایت شاملو هم نقش اصلی داشتهاند.
– لطفن درمورد رابطهی این سایت و سایت شاملو بیشتر توضیح دهید.
سایت شاملو برای ما یک سایت مادر است. مادری که فرزندان کوچک و بزرگ بسیار دارد. سایت شاملو بر مبنای قرارداد فیمابین فقط فضایی برای انتشار آثار احمد شاملوست، ولی فرزندان سایت شاملو با هدف ادامهی راه او زاده میشوند. خانهی شاعران جهان نیز درست بر همین هدف بنا شدهاست.
– آیا این سایت به هیچ گروه خاص سیاسی یااجتماعی وابسته است؟
این سایت به هیچ گروه سیاسی یا اجتماعی خاصی وابسته نیست. اعضای سایت هرکدام گرایش سیاسی خود را دارند، ولی سایت به گرایش سیاسی خاصی تعلق ندارد.
– هزینههای برپا ماندن سایت چطور تامین میشوند؟
با کمک همین دوستان عضو. سایت کاملا ماهیت غیر انتفاعی دارد و مثل اکثر نهادها و حوزههای غیرانتفاعی و غیر دولتی به مدد اعضا سرپا میماند.
– لطفن درمورد نحوهی انتخاب شعرها کمی توضیح بدهید. این انتخابها شخصیاند یامعیارهای خاصی را رعایت میکنید؟
این انتخابها سلیقهای و آگاهانه است.عنوان سلیقهای بیشتر اشاره به سلیقهی پدیدآورندگان و اعضای ثابت سایت دارد. در جهان آنتولوژیهای متعددی منتشر شدهاند که هریک با انگیزهها و سلیقههای پدیدآورندگان آنها منطبق بودهاند: میلوش، آنتولوژی خود از شعر جهان را بر محور عینیت و فردیت تنظیم میکند، انتشارات پنگوئن آنتولوژی خود را از شعر قرن بیستم با عنوان "پویش قرن"، بر محور رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی و حضور آنها در شعر این قرن عرضه میکند. آنتولوژیهای با اهداف خاص نیز موجود است، خانم هندل آنتولوژی شعر زنان عرب را تنظیم کردهاست و تمامی آنها بر نوعی سلیقه یا قضاوت دلالت دارند. اکتاویوپاز در طبقهبندی شعر اسپانیای پس از فرانکو، به سه جریان اشاره میکند: یکی شعر رئالیسم سوسیالیسی که پرگو، مطنطن و شعاریاست. دیگر شعر وانگاردیسمو که به دلیل ابهام و انتزاع ناملموس از هر عینیتی بهدور میافتد و سرانجام شعر حکومتی که عمدتا به شیوههای نئوکلاسیسمی نوشته میشود. مشابه این دستهبندیها را میشود در کشور ما هم مشاهده کرد. این هر سه گروه در انتخاب ما جایی ندارند. به عکس شعری مطلوب ماست که با اعماق جان آدمی و خاطرهی اجتماع سر و کار دارد نه با سطوح آن و این عمق را نه به واسطهی پیچیدگیها و انتزاع ناموجود که به یاری عینیتها و هرچیز ملموس عیان میکند. با این اوصاف آنتولوژی ما به انتخاب میلوش نزدیکتراست تا به انتخاب انتشارات پنگوئن.
– درمورد گرافیک سایت چه معیارهایی را درنظر میگیرید؟ منظورم درمورد فونت نوشتهها، ترکیب رنگها و تصویرهای پیشزمینه است.
سعی شدهاست سایت گرافیک سادهای داشته باشد. حجم صفحات خیلی بالا نباشد تا بارگذاری آن برای کاربرانی که در شهرها و روستاهای دورافتاده با امکانات اندک به آن وصل میشوند، دشوار نباشد. گرافیک سایت به مرور بهتر می شود، فرض این بود که به جای صرف وقت بسیار بر شیک بودن سایت، به محتوای سایت بپردازیم.
– آیا به دنبال شناسایی و معرفی سایت دیگرشاعران (ایرانی یا غیر ایرانی) نیزهستید؟ در این زمینه چه معیارهایی را درنظر میگیرید؟
متاسفانه شاعرانی که در شعر امروز جهان نقش کلیدی ایفا کردهاند هنوز در کشور ما ناشناساند، خوانندهی شعر آن تعهد و دغدغه را نشان ندادهاست که شعر زندهی جهان را درست بخواند و دنبال کند. شاعران بزرگی چون ویتمن، ریلکه، سلان، تراکل، هولدرلین و بسیاری شاعران دیگر در این کشور چنان سرسری خواندهشدهاند که به ندرت میشود در شعر امروز ما ردپایی از درک تجربهی آنها یافت. ایرانیزهکردن در صورتی میتواند، دردهای شعر ما را چاره کند که پیشاپیش درکی عمیق از همچراغان شعر ایران نیز داشته باشد. سرزمینی که شعر ریلکه، تراکل و هولان را نمیخواند، خود را از مهمترین تجربههای شعر امروز جهان محروم کردهاست و ما میکوشیم در حد وسع و توان خود با این استضعاف و محرومیت مبارزه کنیم.
– لطفن درمورد طبقهبندیهای زمانی و یامنطقهای که برای شعرها درنظرگرفتهاید کمی توضیح دهید. آیا دلیل خاصی برای این طبقهبندیهای خاص دارید؟
طبقهبندی زمانی شعرها وقتی معنا پیدا میکند که تعریف این طبقهبندیها و ملاک انتخاب این دورهها مشخص شود. آغاز دستهبندیهای زمانی با انتشار فاوست گوته همزمان است، این دستهبندیها رخدادهای مهم و جریانساز شعر و فرهنگ عصر مدرن را در بر میگیرند. ارزش دستهبندیهای زمانی را وقتی بهتر میتوان درک کرد که شعر امروز جهان را در متن تحولات مهم شعر جهان بخوانیم.
– لطفن توضیح دهید که طبقهبندی زمانی اعمال شده در سایت چه کمکی به جستجوگران میکند. چون فاصلههای زمانی بسیارکوتاه انتخاب شدهاند.
مثلا شما به راحتی خواهید توانست عصر جاز یا دورهی جنگهای جهانی را در این سایت پیدا کنید. ملاک ما تاریخ تولد شاعران بودهاست نه تاریخ انتشار شعرها. مثلا شاعرانی که در فاصلهی جنگ جهانی اول زادهشدهاند. بیتردید میتوان نقش و تاثیر هر دوره را بر زندگی و آثار شاعران دید.
– نظر شما درمورد شعرها و ترجمههای پراکنده در محیط اینترنت چیست؟ متمرکز کردن آنها چه خاصیتی دارد؟
متمرکز کردن اطلاعات فواید بسیاری دارد اگر بر مبنای طبقهبندیهای قابل قبولی صورت بگیرد. دریفوس یکی از مشکلاتی که اینترنت برای همهگان بهبار میآورد را سردرگمی در موتورهای جستجو میداند. زمانی که دریفوس کتاب دربارهی اینترنت را مینوشت هنوز نمیشد با اطمینان از امکان تمرکز اطلاعاتی با حفظ امکان مشارکت کاربران اینترنت سخن گفت. این روزها این امر شدنیاست. آنچه در این سرزمین انتشار ترجمهها و آثار را بر وبسایتها دشوار میکند، عدم تمرکز نیست، فقدان مبانی حقوقی انتشار است. فراوان دیدهشدهاست که ترجمههای سایت را بیرعایت مبانی انتشار آن و بدون کسب اجازه یا حتی نقل پیوند منبع منتشر کردهاند. جالب این است که بدانید بر مبنای قرارداد انتشار سایت رسمی احمد شاملو، این سایت منحصرا حق انتشار آثار شاملو را دارد ولی چند سایت بدون احترام به شخص شاملو و ارزشهای حقوقی قرارداد سایت شاملو دست به انتشار محتوی سایت میزنند. وقیحانهتر اینکه کل محتوی سایت را کپی میکنند و برای خود دفتر و دستک راه میاندازند.
– آیا خود را پایهگذار تدوین یک مجموعهی کامل و قابل اعتماد از شعر جهان میدانید؟ قصد دارید یا امیدوار هستید که بتوانید چنین مجموعهی کاملی ارایه دهید؟
ما پایهگذار چیزی نیستیم. وامدار بزرگانی هستیم که اگر بتوانیم میکوشیم راهشان را ادامهدهیم.
بزرگانی چون: ناتل خانلری، محمود کیانوش، احمد شاملو، محمد مختاری، ع.پاشایی، مدیا کاشیگر، احمد پوری و همهی عزیزانی که دست به معرفی شعر زندهی جهان زدهاند و ذکر نام همهی آنها در این مقال نمیگنجد. امیدواریم که بتوانیم در حد توان خود آنتولوژی معقولی ارائه کنیم.
– چرا برای شعر اینهمه اهمیت قایل شدهاید ؟
ریلکه در "نامه به شاعری جوان" میگوید: پیش از هر چیز از خود بپرس اگر شعر ننویسی میمیری؟ و اگر جوابش بلی بود آنوقت قدم در راه پرخطر شعر بگذار. برای بعضی آدمها شعر یک ضرورت حیاتیاست، مثل هوا، بیآن مردهی متحرکی بیش نیستند. گیرکگارد از لحظهای سخن میگوید که انسان میان "یا این"، "یا آن" مخیر است و باید دست به انتخاب بزند. زیستن در ساحت زیباییشناسیک بس دشوار است. به قول فروغ: هنر قویترین عشقهاست، وقتی میگذارد به آن دست پیدا کنی که با همهی وجود، خود را تسلیم آن کردهباشی.
– چه هدف خاصی از راه اندازی این سایت دنبال میکنید؟
در اين فضا اينگروه میکوشند تا در پاسخ به ضرورتی اجتماعی شعرهای محبوبشان را در قالب يک آنتولوژی از شعر مدرن جهان منتشر کنند.
قطع ارتباط جامعهی شاعران و خوانندگان ايرانی با زندگی شعر جهان، جراحتهای جدی و عميقی را بر پيکرهی شعر ما وارد آوردهاست. از يکطرف ترجمهی کتابهای متعدد نظريه و نقد ادبی وارد بازار میشوند که محصول نيازهای سياسی و دانشگاهی جامعهی کتبخوان ايرانی است، انتشار اين کتابها واژگان تازهای را در محدودهی بحثهای نظری وارد کردهاند که متاسفانه به دليل نقص مصداق، عمدهی خوانندگان و شاعران کمسواد راه به بيراهه میبرند. مجلات و روزنامهها پرشدهاند از بحثهای بدون مصداق، يا بحثهای مصداقی متعددی که نتيجهی کجفهمی مباحث نقد ادبی امروزند.
ازسوی ديگر، تلاش گروهی از شاعران پیجوی هويت در ايرانيزهکردن مفاهيم مدرن، به اظهار نظرهای عجيبی انجاميده که شعر ايران را از شعر جهان بینياز میداند و گمان دارد که تجربهی شعر جهان ديگر برای شعر ايران عبث است.
اين سايت اهداف زير را دنبال میکند:
۱- تهيهی يک آنتولوژی از شعر مدرن جهان
2- تهيهی مقالاتی که به زبان ساده و با مصداقهای معين از ميان شعرهای آنتولوژی مباحث روز نقد ادبی را آموزش میدهند.
3- ارائهي يک آنتولوژی از شعر امروز ايران
4- معرفی مجلات و گاهنامههای معتبر شعر امروز جهان
5- معرفی کتابهای موفق شعر جهان
5- معرفی کتابهای موفق شعر جهان
– لطفن درمورد انتخاب نام سایت کمی توضیح دهید. نام سایت "خانهی شاعران جهان" است، و نه مثلن "شعر جهان". انتخاب این نام شما را برای رسیدن به کدام هدف یاری میدهد؟
واژهی خانه، برای کسانی که فلسفهی این قرن را دنبال میکردهاند واژهای کلیدی است:
هایدگر از زبان به عنوان خانهی وجود سخن میگوید و از هولدرلین نقل قول میکند که انسان شاعرانه سکنی میکند. دلوز، در نوشتن، نوعى "خانه به دوشى" میبیند و به گمان او در نوشتن "خانه به دوشانه" است كه "جهان متفاوت و ديگر" زاده میشود. تم خانه در فلسفهی امروز تمی آشنا و مهم است. نام خانهی شاعران جهان، اشارتی به این خانه بهدوشی و آن سکنا دارد.
– چه توقعی از شعر دوستان برای همکاری باخودتان دارید؟
شعر دوستان چند نوعند، گروهی خوانندهی گذریاند که شعر را محض تفنن و مزهی اوقات روزمرگی خویش میخوانند. اینها هیچ کمکی به ما نمیتوانند بکنند. گروهی از شعر بدشان نمیآید ولی دغدغهای اصلیشان نه شعر که رفیقبازی و مطرح کردن خود است که این گروه دوم هم با روحیهی ما سازگار نیستند. گروه دیگری هم شعر در کانون توجهشان هست ولی اهل قیل و قال و از کاه، کوه ساختناند که میکوشیم از این گروه هم اجتناب کنیم. گروه دیگری هم هستند که شعر را صبورانه و در زلال جانشان میخوانند و شتاب و قیل و قال، آنها را غلغلک نمیدهد. صبورانه منتظر پیوستن این گروه آخر به جمع خودمان هستیم.
– فکر میکنید چه کسانی و با چه تخصصهایی میتوانند به شما در حفظ و بالندگی این سایت و هدفهایش کمک کنند؟
همهی کسانی که زبان خارجیشان خوب است. میتوانند به گروه مترجمان یا ویراستاران سایت بپیوندند. روال این است که ترجمههای اولیه توسط ویراستاران ثابت ما در سایت ویرایش میشود و سعی می شود با دیالوگ، به ترجمهی معقول و پختهتری برسیم. گروهی که می خواهند و میتوانند به عنوان خواننده یا نویسنده از حرکتها و مسائل شعر امروز ایران و جهان سخن بگویند میتوانند از نویسندگان وبلاگهای تخصصی شعر باشند. کتابهای شعر روز جهان را معرفی کنند، بر نوشتههای ایرانی یا خارجی نقد بنویسندو … .
– آیا سایت "خانه ی شاعران جهان" تاثیرخاصی بر سایت شاملو خواهد داشت؟
بر سایت شاملو خیر، سایت شاملو اهداف مشخصی را دنبال میکند که در قرارداد سایت آمدهاست و به هیچ وجه قصد ندارد قدمی خارج از مبانی قرارداد بردارد. صرفا انتشار درست و کامل اثار احمد شاملو، ایجاد شبکهی دوستداران احمد شاملو و کمک به خوانش درست شعر شاملو.
–
آنچه بر ما واقع شده، محرومیتی عظیم است. چنان که گوئی از حیاتی تـرین اندامهایمان محروم شده ایم. تئولوژی، علوم و فلسفه می کوشند از ما حفاظت کنند و کاری از پیش نمی برند. "در جهانی که حتی خدا هم راه خود را گم کرده است"، آنها فقط تائیدی بر این رنج و تالم اند. محرومیتی چنان عظیم که نه تنها محیط زیستمان که تخیل انسانی را هم آلوده می کند.
دنیا از مرزهای روشن محروم شده است: از فراز و فرود، از خوب و بد و در برابر نیستی از پای در آمده است. همه رنگهایش را از کف داده است و خاکستری نه فقط اشیا، که زمین و فضا را، حتی جریان زمان را پوشانده است: دقایق را و روزها و سالها را.
مجردات نمی توانند به ما کمک کنند، تنها تلخی روزگارمان را برجسته تر میکنند. شعر اما، نقشی دیگرگونه دارد، ساده و طبیعی به ما می گوید که همه فرضیات نادرستند. شعر با فردیت روبروست، نه با عمومیت. به زمین نگاه می کند، به اشیاء خیره می شود، به رنگ و حسشان، و نمی تواند زندگی را تقلیل دهد. زندگی را با همه رنجهایش، تهدیدها و وحشتش، طرب و نشاطش. شعر نمی تواند جهان را به آهنگ یکنواخت خستگی، ملال و شکایت بکاهد. او همیشه کنار بودن ایستاده است در برابر پوچی.