۱ حالا میتوانم دستهای مومنات را ببوسم تنها اگر بخوابم و رویا ببینم … و حرف میزنم، کار میکنم هیچ عوض نشدهام، نگرانم، سیگار میکشم که چگونه میتوانم سنگینی اینهمه شب را تاب بیاورم؟ ۲ هرگز، هرگز نخواهی دانست آن سایه که خجولانه میآید و کنارم دراز میکشد وقتی دیگر امیدی ندارم چگونه مرا از نور میانبارد… ۳ امروز هوا ملایم است. شاید از این حوالی میگذری و میگویی: این نور خورشید و این فضا تو را آرام خواهد کرد. در باد ناب میتوانی صدای گذر زمان را بشنوی، صدای مرا بشنوی اندک اندک در خود گرد آمدهام، محصور، خیز خاموش امیدت. برایت بامدادانام، روز لمس ناشده.
دربارهی محسن عمادی
محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلمساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشتهی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانساش را در رشتهی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشتهی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شدهاند. عمادی برندهی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزهی آنتونیو ماچادو و جایزهی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بودهاست و در فستیوالهای شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کردهاست. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.