زشون میخوام يه شعرو بردارن و مثه يه اسلايد رنگی جلوی نور بگيرن. يا پشت در کندوش گوش تيز کنن. می گم، يه موشو بندازن وسط يه شعر و تماشا کنن که چطور راهشو میجوره يا تو اتاق يه شعر راه برن و رو ديوارا دنبال يه کليد برق بگردن ازشون میخوام روی تن خيس يه شعر اسکی کنن و لب ساحل رو اسم نويسنده موج بسازن حيف! اونا دلشون میخواد که شعرو با طناب به صندلی ببندن و به زور ازش يه اقراری بگيرن اونو به شلاق شلنگ میگيرن گاس معنی واقعيشو بيرون بکشن.
