بيرون آه میکشد شب، لباس تراژدی پوشيده بر تن. انگار بيوهای چسبيده به شيشهی پنجرهام. اتاقم با اعجاز شگفت نور و آتش اتاقم غاری از طلا و سنگهای قيمتی: با خزهای چنان نرم، کرکهايی چنان بلند روشن و داغ، و چنان شيرين که باورم میشود درون دلی ايستادهام. آنجا، بسترم، سفيد، سفيد و پوشيده در مه چونان گل بیگناهی چونان کف صدا. بیخوابی آور است، شب هستند شبهای سياهی، چنان سياه که گل سرخ خورشيد را ببار میآورند در وضوح اين شبهای سياه اما، خوابم نمیبرد. دوستت دارم زمستان! خيال میکنم پيری تنی خدايی داری از مرمری تپان که سنگينی زمان را چون ردايي شاهانه بر خاک میکشد. دوستت دارم زمستان و خود بهارم سرخ میشوم از خجالت و تو برف میباری چراکه همهچيز را میدانی چرا که همهچيز را در رويا میبينم… همديگر را چنين دوست میداريم! بر بسترم، به تمامی سفيد سفيد و مه آلود چنان گلهای بیگناهی چونان کف گناه زمستان، زمستان، زمستان حالاست که بر خوشهای از گلسرخها و سوسنها بیافتيم.
دربارهی محسن عمادی
محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلمساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشتهی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانساش را در رشتهی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشتهی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شدهاند. عمادی برندهی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزهی آنتونیو ماچادو و جایزهی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بودهاست و در فستیوالهای شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کردهاست. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.