پراگ در زمستان

پراگ در زمستان


با باد دست و پنجه نرم می‌کنی زنگ‌ها خاموش‌اند شهر آدمکی برفی ساخته‌است روی پترین هیل که زنان بی‌مقصود سرگردانند با چشم‌های سفیدبرفی رود جاری می‌شود انگار کسی روی سندان می‌کوبد مثل ماشین پست با کیفی که از کثرت نامه‌ها دارد می‌ترکد سقف‌ها مثل تاج‌ها نمی‌توانند بال به هم بزنند  سوت یخ می‌زند مثل پرنده‌ای مثل چوب آب نبات مناره‌ها متکبرانه دستکش‌های رقص به دست می‌کنند شب می‌گرید وقتی درخت کریسمس را می‌آراید به جای مردم، همه‌ی آن‌چه می‌بینی عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی و  لته‌های پوست خرگوش است به جای مردمان، همه‌ی آنچه می‌بینی نفرت است که تا پیشانی یخ زده است لبهایی که از آن‌ها شاخ و برگ بیرون می‌زند چشم‌هایی با درخشندگی ارغوانی جرقه‌ها زیر چراغ‌هایی شبیه تخم شتر مرغ مثل چراغ‌هایی که به خط شده‌اند مثل ارتشی در مراسم رژه ارتشی از کر و لال‌ها انگار مقصودی در سخن‌گفتن نیست انگار چیزی برای سخن‌گفتن نیست انگار پراگ در جهانی بیگانه گم شده‌است.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.