آی!

آی!


فرياد
در باد
سايه‌ى سروى به جاى مى‌گذارد.

[بگذاريد در اين كشتزار
گريه كنم.]

در اين جهان همه چيزى در هم شكسته
به جز خاموشى هيچ باقى نمانده است.

[بگذاريد در اين كشتزار
گريه كنم.]

افق بى‌روشنايى را
جرقه‌ها به دندان گزيده است.

[به شما گفتم، بگذاريد
در اين كشتزار گريه كنم.]

درباره‌ی احمد شاملو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.