پهنهى زيتونزار
همچون بادزنى
بسته مىشود و مىگشايد.
بر فراز زيتونزار
آسمانى فروريخته،
و بارانى تيره
از ستارهگان سرد.
بر لب رود
جگن و سايه روشن مىلرزد.
هواى تيره چنبره مىشود.
درختان زيتون
از فرياد
سنگين است،
و گلهيى از
پرندهگان اسير
دُم ِ بسيار بلندشان را
در ظلمات مىجنبانند.
چشمانداز
اثری از : احمد شاملو فدریکو گارسیا لورکا