از من مپرس که بر من چه می رود
که او با ظرافت
در پوششی فراخ
می پیچاندم
شراب کهنه می نوشاندم
در خوابگاهم می گذارد
میان تخته سنگهایی که فرسوده می شوند
از من مپرس که بر من چه می رود
که او با ظرافت
در پوششی فراخ
می پیچاندم
شراب کهنه می نوشاندم
در خوابگاهم می گذارد
میان تخته سنگهایی که فرسوده می شوند