شعر چیز بی اهمیتی ست
کمی بیش از توفانی در کارائیب
کمی بیش از گردبادِ دریای چین
یا زلزله ای در تایوان
یا سیلِ یانگ تسه کیانگ
که برایتان صدهزار چینی را
در یک چشم به هم زدن غرق می کند
حتی موضوع یک شعر هم چیزی بی اهمیت است
در روستای کوچکِ ما بسیار خوش میگذرد
مدرسه ای جدید خواهیم ساخت
شهردار جدید انتخاب می کنیم و
تغییر خواهیم داد روزهای بازار را
ما در مرکز دنیا بودیم و اکنون
در نزدیکی جریانی از اقیانوسیم
که افق را می جود
شعر واقعن چیز بی اهمیتی ست