این واژه ها را در دستانت بگیر و حس کن پاهای چابکشان را
و قلبشان را که مثل قلب سگی تند میتپد
پس نوازش کن پشمهایشان را تا آرام گیرند
روی زانوانت بگذارشان تا چیزی نگویند دیگر
لانهای بیحاصل از اصوات،
پناهگاهِ جَوَندگانی ست که پیروِ نظم دانشگاهیاند
می گویند واژه ها دهاتیاند، اما شکننده اند آن ها
و از لکنتِ بیش از حد است که میمیرند
پس آن ها را در گورستانهای بزرگی مینهند
که اذهانِ پلید، فرهنگِ واژگان مینامندشان
و اندیشمندان: اندوهِ کتابچههای الفبا
اما گریستن بر حقایقی ساده چه سود؟
بر اصول پایهی آشنای سخنوری.
بگیر در دستانت واژه ها را و ببین چگونه ساخته شدهاند