ویرانی چوب را میشنوی
(موریانههای کور در رگهاش)
سوزنها و گنجههای پر از سایه را میبینی.
قیلولهایست فانی.
چه کودکانِ بسیار به زیر پلکها!
مثل خرمگسهای غمگین تابستان
از صورتات
خون سیاه مادرت را جدا میکنی.
در نسیان
بیدار خواهی شد.

ویرانی چوب را میشنوی
اثری از : آنتونیو گاموندا محسن عمادی