آه دوباره همان چشم ها

آه دوباره همان چشم ها


آه دوباره همان چشم ها،

که زمانی مرا چنان عاشقانه سلام می داد،

و دوباره همان لبها،

که زندگی ام را شیرین می کرد!

و دوباره همان صدا،

صدایی که زمانی چنان مشتاقانه می شنیدم اش.

فقط من همان نیستم که بودم،

به خانه بازگشته ام اما دگرگون.

از بازوان سفید و زیبایش

که سفت و عاشقانه به دورم می پیچید،

به قلبش رسیده ام،

به احساسات راکد و بی حوصله.

درباره‌ی فرشته وزیری نسب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.