مه بهاری.
یگانه پرتو خورشید،
کور چون چوب عصای مردی نابینا
راه خود را میجوید کورمال،
اگرچه مطمئنتر از هفتهی پیش.
دستهای سرد و
دلی سوزان…
تو نیز، بیش از آنچه پیشبینی میکردی…
همین و بس،
خطری اگر تهدیدت کند
بی دفاعی
و ناتوان اگر
تلنگر شادی تهدیدت کند.