عاشقت میشدم، اگر فرشته نبودی
میبلعیدم تنت را و
خاک را وجب به وجب اکتشاف میکردم.
اگر تنی داشتی
نزدیک و نزدیکتر میآمدی
میخواستی فرشته نباشی.
اکسیژن میسوزد
تو خود را میسوزانی به نیتروژن که نمیسوزد.
فرشتگان میسوزند
تو را مردمانی میسوزانند که خود نمیسوزند.
ترحم از مد افتاده است
ترحم و فرشتگان به هم میآیند.
اگر فرشته نبودی میخواستم عاشقت باشم
متجاوزانه
آنسان که زنان، مردانی را دوست میدارند که فرشته نیستند،
زنان اینگونه عشق میورزند و باز هم عاشق میشوند
نیتروژن مایع همیشه مسئلهساز است
نیتروژن مایع، ماده نیست،
چین و شکن دارد، آزار میدهد
مه میشود، بخار میشود، تیره میشود، خفه میکند
اشتیاق اما
ناپدید نمیشود.

اگر
اثری از : تزوتا سوفرونیوا محسن عمادی