باران و باد، باد و باران
تابستان بر خواهد گشت؟
باران روی خانهها، در خیابانها
پای همه را خیس میکند.
تا با شاید و باید بدوند.
باران و باد، باد و باران
برف و بوران، بوران و برف
زمستان دیگر نخواهد رفت؟
پس بچهگداها چه میکنند
بدون آتشی که آنها را بغل بگیرد
حتی بدون دنجی گرم؟
برف و بوران، بوران و برف
تگرگ و یخ، یخ و تگرگ
آب سطل یخ میزند
سینهسرخها را نگاه کن، سرخ و قهوهای
چشم به راه دانهاند.
بیچارهها، باد به مشت دارند.
آی، تگرگ و یخ، یخ و تگرگ.