برف صدا ندارد

برف صدا ندارد


کمال موحش است، نمی‌تواند بچه‌ای داشته باشد.
سرد مثل نفس برف، زهدان را می‌انبارد

آن‌جا که سرخدار چون هیولای هیدرا زوزه می‌کشد
درخت زندگی و درخت زندگی

ماه‌هایشان را سفت می‌کند، ماه پس از ماه، تا بی هدف
خون طغیان می‌کند در سیلاب عشق

خودکشی مطلق
یعنی: دیگر هیچ معبودی به‌جز من

من و تو.
پس در لبخند گوگردی مهرشان، در لبخندشان

امشب، این مانکن خواهد ماند
در مونیخ، سردخانه‌ای میان پاریس و رم

عریان و طاس در خزهاشان
آب نبات‌های نارنجی بر عصاهای نقره‌ای

سخت، بی‌جان.
برف تکه‌های تاریکی‌اش را فرو می‌بارد

کسی در این حوالی نیست. در هتل‌ها
دست‌ها در کار گشودن درها و چیدن

کفش‌ها برای جلای واکس
که فردا پنجه‌های گشاد در آن‌ها خواهند رفت.

آه، اهلیت این پنجره‌ها
بند کفش بچه، قنادی سبز

آلمانی‌های اصیل چرت می‌زنند در شکوه بی‌انتهای خویش.
و تلفن‌های سیاه در قلاب‌ها

می‌درخشند
می‌درخشند و شکیبایی می‌کنند

بی‌صدایی. برف صدا ندارد.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.