بیدار شدم
بدون او.
هیچ تکان نمیخورد.
به یاد آر.
(چشمانم، ظریفتر از همیشه
او را به رویا میبینند.)
چهساده است غیاب؟
بر برگهای زمان
آن قطرهی روز
میلغزد
میلرزد.
اثری از : خایمه سابینس محسن عمادی
بیدار شدم
بدون او.
هیچ تکان نمیخورد.
به یاد آر.
(چشمانم، ظریفتر از همیشه
او را به رویا میبینند.)
چهساده است غیاب؟
بر برگهای زمان
آن قطرهی روز
میلغزد
میلرزد.