گفتم، که دیگر حقیقت داشتم. ناگهان کسی آمد و از دیگری حرف زد و حقیقت از من گریخت، به جهان نسیاناش.
حالا نمیتوانم با حافظهی ضعیفم، حقیقتام را به خاطر بیاورم. ولی، روشن است، میدانم که در دروغ زندگی میکنم.

حقیقت
اثری از : خوان رامون خیمه نز محسن عمادی