خفته بودم و او
درگشود به رویاهای من.
به تاراج برد رویایی را که در آن میزیستم
و مالکم شد
چنان عشق میورزید
که نیمهشبان از خواب برمیخواستم
انگار صلات ظهر است.

به رویا
اثری از : محسن عمادی کلارا خانس
اثری از : محسن عمادی کلارا خانس
خفته بودم و او
درگشود به رویاهای من.
به تاراج برد رویایی را که در آن میزیستم
و مالکم شد
چنان عشق میورزید
که نیمهشبان از خواب برمیخواستم
انگار صلات ظهر است.