خاکستریِ مو،
به صدا نفوذ میکند،
به اقلیمی که جان در آن میبالد
انگار به پیراهنی
که دکمههایش را سفت بستهاند:
نشانهی مطمئن و مکرر زمان.
یک داستان کارتونیِ واضح و خوانا:
زنی که در او
همزمان
لحظات لطیف عشق را مییابی
و جدایی ناگزیر را.
هرگز
او را
نخواهی دید.