شاخهی نازکیست تنت
که از آن دانهای میافتد و جوانه نمیزند
شاخهی نازکیست تنت.
گوی ابریشمیناست تنت
که مکتوب است برآن
همهچیز
به خط اشتیاق
تا واپسین چین و چروک
گوی ابریشمیناست تنت.
آسمان مشتعل است تنت
کمین کرده مرگ و رویا
در پیرُهَنش
که آسمان مشتعل است تنت.
خموشانهخواهشیست تنت
مرتعشاست گریستناش
به جنبش پلکهای من،
چهمایه خموش است تنت.