پرسش بی‌پاسخ

پرسش بی‌پاسخ


پرسش بی‌پاسخ
اگر من تنها بازمانده قبیله تاسمانی بودم
آخرین نفر در جهان
که به زبان قبیله‌ام
سخن می‌گفتم
(درست مثل او)

اگر این را می‌دانستم و باور داشتم
(آخر چه کسی می‌تواند
زبانی رو به زوال را باور کند)
و اگر با کشتی مرا به لندن می بردند
تا در قفسی نمایش‌ دهند
(مثل او)
تا جماعت کنجکاو روندگان به موزه و باغ وحش را
سرگرم کنم،

و اگر در میان تمام این آدمهای خیره
که با انگشت مرا به هم نشان می‌دهند و می‌خندند
و از خود صداهایی در‌می‌آوردند بی‌معنی
فقط یک نفر بود که انگار فکر می‌کرد،
یک زن، که انگار همدل بود

و شاید از روی غریزه می‌شد
تنها یک کلمه را بفهمد،
اگر می‌شد تنها یک کلمه را از مرگ نجات دهم
کلمه‌‌ای که دانستن‌اش موضوع مرگ و زندگی باشد
باید ازمیان میله‌های نافهمی مشترک
عبور کنم و کدام کلمه را بر زبان آورم؟

آن کلمه کدام کلمه می‌تواند باشد؟

درباره‌ی آزاده کامیار

آزاده کامیار در دی ماه ۱۳۵۹ در شهر شاهی به دنیا آمد. رشته‌ی ترجمه را در دانشگاه تا کارشناسی ارشد دنبال کرد، چند سالی علاوه بر ترجمه در دانشگاه آزاد ترجمه تدریس کرد، حالا اما فقط مترجم و ویراستار تمام وقت است. گاهی نیز کارگاه‌های ترجمه برگزار می‌کند. اولین اثرش در مجله کارنامه منتشر شد. با مجلات عصر پنج‌شنبه، شوکران، نویسار، آزما و همشهری داستان و ... ادامه یافت. نخستین اثر رسمی‌: مجموعه شعرهای لیندا پاستان با عنوان «دوئتی برای یک صدا« (نشر چشمه). آثار بعدی: مجموعه شعرهای لی‌ یانگ لی با عنوان «کتاب شب‌هایم» (نشر حکمت کلمه)، مجموعه شعرهای لئونارد کوهن با عنوان «کتابِ خواستن« (نشر حکمت کلمه)، کتاب «در دام کمال‌طلبی» نوشته روان‌شناس و اسطوره‌شناس کانادایی ماریون وودمن (نشر هیرمند). مجموعه شعرهای ایلیا کامینسکی با عنوان «رقص در اودسا»، کتابی که به‌گفته‌ی وی برایش حکم کتاب مقدسش را دارد، از دروازه‌ی ارشاد درون رفت و به در نشد. پس تبدیلش کرد به کتاب الکترونیکی و حالا در وب‌سایت شخصی‌اش در دسترس است. از این کتاب‌ها هویداست علاقه‌ی اصلی‌اش شعر و اسطوره است، که برای وی مترادفند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.