لیزل مولر: نقاشی‌های خیالی

1
چگونه آینده را نقاشی کنم
باریکه‌ای از افق و پیکر کسی
که از پشت دیده می‌شود، و تا ابد نزدیک می‌آید.

2
چگونه خوشی را نقاشی کنم
یک ناگهانی، ثروتی بادآورده،
بارش شهاب‌سنگ.  نه،
درخت گلی
یه یکباره غرق شکوفه،
وآن ایستاده زیر درخت
ناگهان جامه شکوفه به بر کشیده،
و گشته غریبه‌ای چونان زیبا
که نتوان بر او دست کشیدن.

3
چگونه مرگ را نقاشی کنم
سفید روی سفید یا سیاه روی سیاه
نه زمینه‌ای، نه آدمی، بومی بزرگ
که هرگز نمی‌خواهم تمامش کنم.

4
چگونه عشق را نقاشی کنم
عشق را نقاشی نمی‌کنم
5
چگونه خیزش ایمان را نقاشی کنم
گربه سیاهی که بلند می‌پرد
برای رسیدن به یک طاقی کوچک.

6
چگونه دروغ بزرگ را نقاشی کنم
یک کوچک نرم و فریبنده
آنقدر کوچک که می‌توان آن را بلعید
مثل قرص سرماخوردگی
مثل یک کپسول بزرگ،
استوانه‌ای رنگین
شیرین و شفاف،
که زبان را نوازش می‌کند
و آسان پایین می‌رود،
و کسی اهمیتی نمی‌دهد
به سمی که در خود دارد.

7
چگونه نوستالژی را نقاشی کنم
یک نقاشی به سبک قدیمی، اثری هنری برگزیده ژانر
آدمها در لباسهای روشن و تیره.
عروسی که می‌درخشد در لباس سفید
ایستاده بالای یک آبشار،
به تماشای جریان پرشتاب آب
که می‌رود، می‌رود، می‌رود.