فرودگاه

فرودگاه


دریغا، اینجا فرودگاهی‌است کوچک
پوشیده به شبنم
و این هواپیمایی‌است که بلند می‌شود
رهایش می‌کند در پشت سر
چون دندانی شکسته که قهرمان بوکسی را.
آن شهر، برای ابد
در پشت سر به جا می‌ماند
با پل‌های خشک تازه‌اش
انگار زنان سرگردان،
با کلیساهای بسیارش

چون دسته‌ای از عقاب‌ها
خیره به مغاکی واحد.
خانه، با دو دروازه‌اش
پوشیده به باران پایان تابستان
و سرخوشی‌ام قدم بر می‌دارد بر کف چوبی‌اش
هم‌گام با چکش‌کوبی مردی
که می‌ترسد از مفهوم زمان.
هم‌او به من آموخت تا تند بچسبم به پوستم
عین تاریکی که نگاه می‌دارد دیوارها را
در ساختمانی نیمه‌کاره.
هواپیما پیدا می‌شود
از دل ابر بزرگ عقیم
پیرمردان در آن چرت می‌زنند
عین درختانی نیم‌شسته به آهک.
چندی بعد،
هواپیما می‌لرزد درچاه‌های هوایی مرموز
و تنم می‌لرزد مثل شاخه‌های کوچک
در زمستان.
این روباه است که تند می‌چسبد به لانه‌اش
آن روح است که برمی گردد
سحرگاه .
اینجا همه چیز آغاز می شود…

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.