در هلسینکی قراردادی بستم برای کتاب تازهام
و به سوسیالیسم فکر کردم.
پوپسکو با اسکورت به ایستگاه رفت
بعد به بازار رفتم
تا اردک ماهی بخرم.
ماهی را امروز میپزم.
رویای سوسیالیسم رویای من نیست.
وقتی زنی تلاش میکند معلوماتش را به رخ بکشد
بهتر است برود، اگر میداند به کجا.
عناصر آلودهاند.
تکه تکه نمیشویم، سنگ نمیشویم.
قدرت در دست هیچکسی نمیماند
و غاصب نمیداند دست در کدام کار کند.
اما من نمیخواهم عقایدم را آویزان کنم
تا خشک شوند.
رویای سوسیالیسم
اثری از : محسن عمادی پنتی ساریکوسکی