روزی روزگاری، سلطنتی نبود که سلطانی نداشته باشد و سلطان بیسر باشد.
سرش سنگین بود برایش.
مردی را دید که ستون فقرات نداشت و سرش را بر شانههای مرد گذاشت.
سلطان نمرد. زندهباد سلطان.
او شادمانه زیست از آن پس. سلطنت هزارسال دوام آورد و نبود روزی روزگاری.
روزی روزگاری…
اثری از : توماس آنهاوا محسن عمادی