اونا اومدن، چون چیزای مشخصی هست و به هر حال تقصیر خودتونه، آقایون
اونا اومدن تو، چون قانونهای مشخصی هست و فکر نمیکنم دلتون بخواد که ما به زور وارد بشیم
اونا روخونی رو متوقف کردن، چون کلمههای مشخصی هست و ما هم به شما توصیههای لازم رو خواهیم کرد
اونا شعرها رو توقیف کردن، چون حدود مشخصی هست و ما سرشون به توافق میرسیم
اونا مدارک همه رو وارسی کردن، چون قواعد مشخصی هست و بهتره که شما طاقت ما رو طاق نکنین
اونا آپارتمانها رو زیر و رو کردن، چون مقررات مشخصی هست و لطفا اون بچه رو ساکت کنین، خانوم
اونا آدمای مشخصی رو با خودشون بردن، چون چیزهای مشخصی هست که باید روبراه بشه و نگران نباشین، شوهرتون ظرف دو روز بر میگرده پیشتون
اونا هیچکس رو نزدن، چون فرمهای مشخصی هست و وای بله، حتما که خوشتون میآد، مگه نه، آقایون
اونا کارشون رو زیاد طول ندادن، چون یه فیلم مشخصی قراره از تلویزیون پخش بشه و همه ما هم بالاخره آدمیم.
شب شعر
اثری از : استانیسلاو بارانچاک کامیار محسنین