سیاهرگ گرسنه، رشتهات را بگشا.
آنکه میترسد
میخواهد به درون تو برود،
شامگاه سیاه.
و ابدیت آواز میخواند
ابلهانه، در حیاط.
این هفته
حتمن بیا، سیاهرگ مشتاق:
دیگر بذری نیست،
خدا هم امیدی ندارد.
اثری از : آنتونیو گاموندا محسن عمادی
سیاهرگ گرسنه، رشتهات را بگشا.
آنکه میترسد
میخواهد به درون تو برود،
شامگاه سیاه.
و ابدیت آواز میخواند
ابلهانه، در حیاط.
این هفته
حتمن بیا، سیاهرگ مشتاق:
دیگر بذری نیست،
خدا هم امیدی ندارد.