هر کشیش گنهکار، یک کشیش است.
با اینحال، تصور میشود
که یک شاعر باید در جوانی بمیرد
و حتی از اولین بوسه چیزی نداند
و بلبلها او را راندهباشند و لگدمال شدهباشد.
که میداند؟
شب است و باد
با باران در آمیخته است
باران میبارد
و دو پیرمرد خیس میشوند.
چه میشد اگر در پایان
هر کدامشان با اسبی کور
ملاقات میکردند؟