در ایستگاه

در ایستگاه


مرگ را می‌خواندی، خسته بودی.
آوازش می‌دادی
چنان ساده
انگار اسب سفیدی را صدا می‌زنی
با انبانی از جو.
نمی‌دانستی که تقدیرت گلوله‌ای است
با چکه‌چکه‌های خون تنت.

ماه دسامبر سال ۱۹۵۰ بود.
چشمِ قاتل به روزنامه‌هایی افتاد
سیاه
چنان که دندان‌های پوسیده.
رود سراسر یخ بسته بود
درختان زیتون می‌شکستند
زیر بار میوه‌های تاریکشان.

مرگ خموشانه آمد، بی گور و گورنشان.
ما می‌ترسیدیم
حتی از تنت.
خراش‌های خونین بود
گل‌های سرخ خاردار
بر کف دست‌هایم.
نمی‌دانستم کجا پنهان‌شان کنم.

جان دادی در ایام انقلاب.
فرصتی نبود برای کفن و دفن‌ات.
رفتی ساده و چنان خاموش
مثل وقتی که کت سربازی فرتوت را می‌پوشی.
ما در ایستگاه
منتظر قطار بعدی بودیم.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.