اینک پیش این ماه، پیش از آنکه این ماه رو به افول بگذارد
من خواهم مرد یا با تو خواهم بود!
هیچ مفهوم اخلاقی نمیتواند از بار این رنج بکاهد
قرعه و چرخ گردونی که نبودت مرا گرفتارش میسازد؛
ایمان، آبرو، غرور، دوام، کدامین زبانهای
– انسانهای ملالآور، یا کدامین قانون
برای کدامینشان ریههایم را سرشار میکنم
از شوراب و آتش در هر نفسی که برمیآرم؟
زمان، و دریغ داشتن آن، شکیبایی، ذره به ذره،
زمان سرد شدن، زمان تنها خفتن؛
مجالم ده که دیگر تا ساعتی که بمیرم
حسهای بیگناهم را با خودشان نفریبم.
پیش از آنکه این ماه تاریک شود، از من بگو:
«در گور است، یا جایی که میخواهد باشد او».
از من بگو
اثری از : ادنا سنت وینسنت میلی کامیار محسنین