وقتی تمام ستارهها خاطرهای میشوند
پنهان در دل بهشت: وقتی خورشید
سرانجام آرام میگیرد از حرکت فرسایندهاش
غرقه در سکوت شکوهمند دریایِ
شکوه خود پروردگار:
وقتی بیکرانگیِ
دنیای طبیعت را سرنوشت از آن خود میکند
و ثواب آن را:
وقتی دور مرگ پس از مرگ پایان میگیرد
و موجود بیمرگ هر آن چیزیست که وجود دارد –
نیایشت بیرون خواهد تراوید از سایش آسیابها:
آوازهایم زنده خواهند ماند برای هدایت ماشینهای براقشان
از میان آخرالزمانِ پر از آتش تا نوشگاههای بهشت!
وقتی قدرت بیمهار پرودگار با کلام پیامآور برآورده میشود،
آوازهایم نظر خواهند کرد به ویرانی تپهها
آوازهایم خواهند سرود نوحههایی برای ستارهها.