تو را دیدم که پابرهنه قدم میزدی
با نگاهی بلند
بر پلک ماه نو
که پس از چندی منتشر شده
بهخواب درافتاده، عریان
بر موهای سیاهت
خفته اما نه فراموشکار
از نخفتن نخفته
در جایی دیگر
امشب خیال میکنم
هیچ شعری
به کار نمیآید
قواعد نحوی برگرداندن را:
فعل، هواپیما را میراند
قید عمل را تغییر میدهد
فعل، اسم را وامیدارد
که ذهن را در خود غوطهور کند
اسم خفه میشود
فعل بهرسوایی کار خود را دنبال میکند.
حالا جمله را رسم کن.