مهم نیست آدم به چه زبانی می نویسد.
تمام زبان ها خارجی هستند، غیر قابل فهم اند.
هر کلمه به محض آنکه بر زبان آید،
به دوردست می گریزد،
به جایی که دست کسی یا چیزی به آن نرسد.
مهم نیست که چقدر آشنا باشد.
هیچکس نمی تواند بخواند.
هیچکس نمی داند برق چیست
و حتی کمتر میفهمدش، وقتی که باز می تابد
بر فلز صیقل خورده یک چاقو.
حالا شب
دریایی به نظر می رسد.
ما در آن دریا پارو می زنیم،
در جهت هایی مخالف، غرقه در سکوت.
بسیار زیبا و دلنشین بود
ممنون …