آن روز…

آن روز…


برای چریک کوچک روزهای نمناک

می‌رسد آن‌روز
که سر بالا کنند و
سرزمینی را ببیند
که نامش آزادی است.

رفیقان من، موطن من این‌جاست
جلودار، شمایید
و فردا ژست‌های همیشه‌تان
فرو می‌افتد
بی آن‌که تندبادهای هراس را
در جبهه‌ی آزادی بر انگیزد.

راهمان را
در همان مسیر می‌سازیم
که شانه به شانه‌ی هم
بر می‌انگیزانیم
آن‌ها را که فرو ریختند در این راه
کسانی را که بر آزادی می گریستند.
روزی  فرا خواهد رسید…

زنگ‌ها باید به صدا درآیند
از ناقوس برج
در میدان خالی
و باید بذر بیافشانند
برای کسانی که گوش تیز کرده‌اند
برای تکه‌ای نان

نانی که قرن‌ها و قرن‌ها
هرگز قسمت نشد
میان کسانی که آن را پختند
کسانی که تاریخ را به پیش بردند
به سمت آزادی.
روزی فرا خواهد رسید

شاید آن صبح دل‌فریب را
به چشم خویش نبینیم
نه من، نه تو و نه دیگران
بر ماست اما
که صدایش کنیم
احضارش کنیم
شاید روزی از محال به در آید.

مثل بادی شاید
که ریش‌ها را خنج می‌زند
حقیقت را پیش چشم می آورد
جاده‌ها را تمیز می کند
از قرن‌ها و قرن‌ها
از ویرانه‌های که بر خاک آزادی
فرو ریخته‌اند
آن روز
فرا خواهد رسید…

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.