یکروز از سرکار به خانه برگشتی و من یک کلمه حرف زدم و تو آن را از دست دادی یک روز به خانه برگشتی و من میتوانستم بخوانم و تو آن را از دست دادی کسی به من گفت: باید همهچیز یاد بگیری پیش از آنکه مادرت برگردد و من یاد گرفتم. یک روز برگشتی و میتوانستم بنویسم یک روز برگشتی و میتوانستم راه بروم و تو از دستشان دادی میگویی: دلت میخواست آنجا بودی ولی فکر میکنم زیباتر این بود که به خانه بیایی و ببینی کسی همهی کارها را کردهاست.
