نامادری بدی بود. حالا در پيری چه جانکاه میميرد در کلبهای خالی. میلرزد مثل دستهی کاغذهای سوخته. هیچ بهخاطرنمیآورد که بد بود. ولی میداند که سردش است.

اثری از : آنا سويير محسن عمادی
نامادری بدی بود. حالا در پيری چه جانکاه میميرد در کلبهای خالی. میلرزد مثل دستهی کاغذهای سوخته. هیچ بهخاطرنمیآورد که بد بود. ولی میداند که سردش است.