این دستان | ناتالی دیاز

این دستان | ناتالی دیاز


آیا جاری نشدند مثل رودها-

مثل شکوه، مثل نور-

بر هفت روز تن تو؟

 

خوش نبود

بودن‌شان بر سرین‌هایت؟

 

و آیا این همان حس خداوندگار نیست وقتی فشردشان بر یکدگر

نخستین دلبند: «همه چیز».

تب. بخار. آتمان[1]. نبض.  سرانجام

گناهی که به تاوانش می‌ارزید.  سرانجام یک شیرینی،

یک « تو از آن منی

 

دشوار است ایمان نداشتن به این:

از گل رس آبی- خرمایی شب

این دو سفالگر تو را مشت و مال دادند و ساختند و

هستی بخشیدند- خرد کردند و سپس ورز دادند- تو را ساختند-

 

اطلس استخوان‌ها، دشت عضلات،

یک پستان درخت انجیر، آن دیگری بلبل،

هر دو شب و روز

 

آه ای زیبایی که آنها می‌آفرینند-

از برکندن و برساختن، رنج و ستارگان-

 

آیا نیستند آنان نیز درودگران تاریکی

که می‌سازند کلیسای کوچک تو را؟ آیا آنان نبوده‌اند که سوخته‌اند

بر محراب شکم تو، خورده‌اند‌ نانِ

ران‌های تو را، له کرده‌اند تو را تا شراب، تا خون خدایان،

تا ضیافت خدایان؟

 

آیا آنان نبوده‌اند که محکم‌ کرده‌اند مچ‌هایت را، آیا آنان نبوده‌اند

که نگه داشته‌اند تو را بر زانوانت؟

 

و آن زمان که این دستها گلوی تو را لمس کردند،

نشانت دادند چطور سیب و دنده را برگیری،

چطور شست در دهانت بگذاری و طعمش را بچشی،

آیا این تو نبودی که نود و نه نام آنان را به آواز ‌خواندی-

 

زهیر، الف، دستان هفت روز،

ابوالهول، شهاب‌های شیرنشان، لوکوموتیو،

روبیدیوم، مرداد، و شهریور-

و آن زمان که فریاد کشیدی، ای پرومته!

آیا آتش نیاوردند؟

 

این دستان، اگر ایزدان نیستند، پس چرا

حالا که به سراغ من آمده‌ای، و من تو را بازگردانده‌ام

به آنچه از آن آفریده شدی، – به گِل روشن، نمک کانی-

پس چرا حالا زمزمه می‌کنی، آه هکاتوکایر[2] من، سنتیمانی[3] من

صد دست من؟

 

 

 

[1] .  روح فناناپذیر انسان در آیین هندو

[2] . هکاتوکایر در اسطوره‌های یونان به معنای صد دست است و به هیولایی گفته می‌شد که صد دست و پنجاه سر داشت.

[3] .  سنتیمانی نام لاتین هکاتوکایر است.

درباره‌ی آزاده کامیار

آزاده کامیار در دی ماه ۱۳۵۹ در شهر شاهی به دنیا آمد. رشته‌ی ترجمه را در دانشگاه تا کارشناسی ارشد دنبال کرد، چند سالی علاوه بر ترجمه در دانشگاه آزاد ترجمه تدریس کرد، حالا اما فقط مترجم و ویراستار تمام وقت است. گاهی نیز کارگاه‌های ترجمه برگزار می‌کند. اولین اثرش در مجله کارنامه منتشر شد. با مجلات عصر پنج‌شنبه، شوکران، نویسار، آزما و همشهری داستان و ... ادامه یافت. نخستین اثر رسمی‌: مجموعه شعرهای لیندا پاستان با عنوان «دوئتی برای یک صدا« (نشر چشمه). آثار بعدی: مجموعه شعرهای لی‌ یانگ لی با عنوان «کتاب شب‌هایم» (نشر حکمت کلمه)، مجموعه شعرهای لئونارد کوهن با عنوان «کتابِ خواستن« (نشر حکمت کلمه)، کتاب «در دام کمال‌طلبی» نوشته روان‌شناس و اسطوره‌شناس کانادایی ماریون وودمن (نشر هیرمند). مجموعه شعرهای ایلیا کامینسکی با عنوان «رقص در اودسا»، کتابی که به‌گفته‌ی وی برایش حکم کتاب مقدسش را دارد، از دروازه‌ی ارشاد درون رفت و به در نشد. پس تبدیلش کرد به کتاب الکترونیکی و حالا در وب‌سایت شخصی‌اش در دسترس است. از این کتاب‌ها هویداست علاقه‌ی اصلی‌اش شعر و اسطوره است، که برای وی مترادفند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.