حالا این
زندگی خاص خودش را دارد،
زندگی بدخیم خودش را.
نه هرچه هویدا و نه هرچه نامعلوم
توان غلبهاش را ندارند
و اگر سرکوبش کنی
دوباره منفجر میشود
شریرتر و سمجتر
با دستهای خیالیش
همیشه بر گلویی غیرخیالی
و هیچ چیزی آنقدر روشن نیست
که این را
از آنچه این نیست
جدا کند
گاه هیچ چیز
غیر از این وجود ندارد.